نویسنده: مهدی احمدی بازگشت به فهرست
ارزش سالانة فروش محصولات پورنوگرافی[1] در آمریکا، بالغ بر ده میلیارد دلار است. این مبلغ، چندین برابر هزینهای است که آمریکاییها صرف فعالیتهای ورزشی میکنند.
سالانه 800 میلیون نسخه از آثار پورنوگرافی به فروش میرسد و همین مقدار نیز از مراکز امانی به امانت برده میشود.
بیش از 180 میلیون پیوند (لینک) اینترنتی در زمینه پورنوگرافی وجود دارد. امروزه تولید و توزیع این گونه محصولات، به شکل یک صنعت درآمده و 900 شرکت فعال در این زمینه وجود دارد. تعداد 200 شرکت در شهر لاس وگاس آمریکا فعالیت میکنند.
شبکه C.B.S آمریکا ضمن بیان مطالب فوق در یک برنامه شصت دقیقهای، اذعان کرد که تنها یکی از این شرکتها تا کنون بالغ بر 500 میلیون دلار درآمد داشته است.[2]
شبکه فاکس نیوز وضعیت جامعة آمریکا را چنین ترسیم میکند:
در هر 18 ثانیه، یک بچه از خانهاش فرار میکند. 75% دانشآموزان قادر نیستند استانداردهای خواندن و نوشتن را رعایت کنند. در هر سال 16 هزار نفر در رابطه با مسائل جنسی به قتل میرسند. یک سوم نسل جدید آمریکا نامشروع هستند.[3]
مایکل کوک، استاد دانشگاه در آمریکا، انگیزه تحقیق چهارده ساله خود پیرامون «امر به معروف و نهی از منکر در اندیشه اسلامی» را تجاوز آشکار و گستاخانه به یک زن در ایستگاه قطار شهری شیکاگو، اعلام کرده و از بی تفاوتی جمعیت حاضر در ایستگاه، تعجب میکند.[4] - [5]
«امنیت اخلاقی»، دغدغهای است که همه جوامع و مکاتب به دنبال آن بوده و هستند. «امنیت» یعنی آرامش داشتن، و احساس خطر نکردن، که در ابعاد مختلف قابل بررسی است. امنیت اجتماعی، شامل امنیت احترام و آبرو، امنیت جانی، امنیت مالی، امنیت مسکن و شغل و امنیت اخلاقی میباشد.[6]
موضوع این مقاله، «امنیت اخلاقی» در برابر فساد و انحراف جنسی است. گرچه این نوع امنیت، ارتباط زیادی با سایر بخشهای امنیت دارد؛ ولی پرداختن به این موضوع مجال بیشتری لازم دارد.
راستی، راه ایجاد امنیت اخلاقی در جامعه چیست؟ با وضع کدام قوانین و دستورالعملها میتوان انسانها را از افتادن در پرتگاه فساد جنسی حفظ کرد؟
مکاتب الهی و غیر الهی هر کدام برای تضمین امنیت اخلاقی، برنامههایی را ارائه کردهاند که در یک نگاه کلی به سه دسته تقسیم میشوند:
آمار بالای فساد و افسارگسیختگی جنسی، عدهای از متفکران غربی را بر این داشت تا هر گونه امیال جنسی را نفی کنند.
موریس مترلینگ[7] میگوید:
ما انسان ها هم باید (مثل زنبور عسل که در فصل خاصی آمیزش دارد و در سائر اوقات کار میکند) برای رهایی از بحران جنسی که فعلاً در غرب گرفتار آن شدهایم، ریشه عشق را در خود خشک کنیم و امیال تناسلی را از بین ببریم. کار ما فعلاً به جایی رسیده که جز این، راهی پیش روی ما نیست.[8]
این تفکر، به صورتهای دیگری در برخی ادیان و فرقههای مذهبی نیز نمود دارد؛ همانند: رهبانیت در مسیحیت و پست شمردن ازدواج، دوری از همه تمایلات بشری در برخی مکاتب منحرف عرفانی و ....
این نوع تفکر، در حاشیه بوده و کمتر توانسته است مؤثر باشد.
پیوند مکتب فکری اومانیسم[9] ، افکار فروید و راسل و همراهی نظامسرمایهداری در غرب، «امنیت اخلاقی» را چنان با خطر مواجه ساختند که فساد و تباهی امروز غرب محصول آن است.
برخی معتقدند که نظام سودآوری بیشتر، استفاده از نیروی ارزان زنان، گسترش مصرفگرایی و ایجاد بازار برای فروش تولیدات خود، عامل تولید و تبلیغ چنین اندیشههایی شد.
اگر این نوع نگرش را نپذیریم و فرض کنیم که اندیشمندان غربی به دنبال ایجاد جامعه امن اخلاقی بودهاند، باز به هدف خود نرسیدهاند، و پیامد کارشان اوضاع نابسامان اخلاقی امروز است. ارقام تکان دهندهای که از مراکز آماری خودشان منتشر میشود، بیانگر این واقعیت است.
شعار و تصور نظریهپردازان انسان محور و غریزه مدار! این بود که اگر محدودیتها و خط قرمزها در مسائل اخلاقی برداشته شود، حساسیت موجود بین دو جنس زن و مرد از بین خواهد رفت و دیگر کسی به این مسائل رغبتی نشان نخواهد داد.
اینان گویا تنوع طلبی و لذت خواهی و سیر نشدن هوای نفس از فساد را، فراموش کرده بودند!
برتراند راسل با نسبی قلمداد کردن اخلاق[10] مینویسد:
اگر «برهنگی» مد میشد، مسلماً مردان از دیدن بدن برهنه یک زن، دچار تحریک نمیشدند.[11]
راسل معتقد است که احساساتی نظیر: احساس شرم، حیا، عفاف و تقوا، مانع ارضای جنسی هستند و باید از بین بروند.[12]
فروید و طرفدارانش مدعی بودند که اخلاق کهن در امور جنسی را باید واژگون کرد. او معتقد بود که اخلاق جنسی کهن بر اساس ممنوعیتها و محرومیتها به وجود آمده است و باید این محدودیتها برداشته شود. و برای این که بشر از توجه دائم به امور جنسی و عوارض ناشی از آن منصرف شود، یگانه راه صحیح آن است که همه قیود اجتماعی و اخلاقی از زندگی جنسی انسانها، لغو و به او آزادی بیمرز داده شود.[13]
این فیلسوف نمایانِ معتقد به اصالت لذت! پا را فراتر گذاشته و عدم پوشش افراد خانواده در حضور یکدیگر، و همجنس بازی را نیز موجه و مطلوب ارزیابی کردند.[14]
همین طرز تفکر، انسان غربی را به سمت افراط در شهوات سوق داد تا جایی که کندی ـ یکی از رؤسای جمهور آمریکا ـ میگوید:
از هر هفت جوانی که در آمریکا به سربازی میرود، شش نفرشان نالایق و سست عنصر هستند و به نظر من، علت این ناتوانی و فلاکت، افراط در شهوترانی است که استعدادهای بدنی و روانی آنها را کاسته است.[15]
نخبگان! غربی با ترویج این افکار، زمینه از هم پاشیدن کانون خانواده را فراهم کرده و اصولاً مردان را از ازدواج و قبول مسئولیت زندگی معاف نمودند و عملاً زنان را وسیله ارضای نامشروع مردان دانستند.
حال خواننده گرامی میتواند با مراجعه به آمار تکان دهنده منتشر شده، نتیجه بگیرد که تفکر حاکم بر جوامع غربی تا چه میزانی توانسته است جامعه را اصلاح و امنیت اخلاقی را برقرار نماید.
دین مترقی اسلام ـ که خواهان تعالی انسان است ـ تفریط و افراط در امور جنسی را جایز نمیداند و با تکیه بر سه اصل اساسی توحید، نبوت و معاد، برای احتیاجات ثابت بشری، قوانین ثابت وضع کرده و ارزشهای فطری و مطلق و فرا زمانی، فرا مکانی و فرا ملّی را در اختیار جوامع انسانی قرار داد.[16]
آیات 100 مائده، 157 اعراف ، 103 یوسف و ... نشان روشنی بر مطلق بودن و همیشگی بودن ارزشهای اخلاقی از نظر اسلام دارد.[17]
محدودسازی روابط زنان و مردان، از بین بردن عوامل تشویش خاطر مردم، تأکید بر پوشش[18] و ترویج فرهنگ حیا و شرم، دیدگاه پیامبر مکرم اسلام و عموم پیامبران است که نقش مهمّی در سالمسازی و امنیت اخلاقی جامعه دارد.
هیچ آدم عاقلی نمیگوید: مقید بودن رانندگان به رعایت مقرراتی مانند توقف پشت چراغ قرمز، رعایت حرکت از دست راست و... مخالف آزادی رانندگی است و موجب محدودیت رانندگان است. بلکه خردمندان میگویند: آزادی باید در چارچوب مقرراتی باشد که انسان را به مقصد برساند نه این که باعث اتلاف جان و مال و اذیت و آزار مردم شود.[19]
از دیدگاه «اسلام» اشباع غریزه با رعایت عفت و تقوا، منافی نیست. بلکه تنها در سایه عفت و تقوا میتوان غریزه را به حد کافی اشباع کرد و جلوی هیجانات بیجا و ناراحتیها و احساس محرومیتها و سرکوب شدنهای ناشی از هیجانها را گرفت. به عبارت دیگر: تأمین نیازها، غیر از دامن زدن به هوسها و آرزوهای پایان ناپذیر است.[20]
قرآن کریم، کتاب روشنیبخش راه بشریت، که تمام اندیشههای نبوی را دربردارد، راهکار امنیت اخلاقی جامعه را چنین به تصویر میکشد:
1. تأکید بر ارزش پاکدامنی و شرم.[21]
2. ارزش دانستن حیا برای انسانها و به ویژه زنان.[22]
3. سفارش به اجرای احکام و حدود الهی برای جلوگیری از شیوع فساد در جامعه.[23]
4. سفارش به دوری از گناهان آشکار و پنهان جنسی.[24]
5. هشدار درباره عذابهای سخت اخروی در مقابل انجام گناهان جنسی.[25]
6. اعلام دوری از پلیدیهای جنسی، شرط پیوند معنوی و بیعت زنان با پیامبر اسلام.[26]
7. تحریم تهمت و شایعهسازی جنسی.[27]
8. ارزش دانستن بکارت دوشیزگان و روابط محدود با همسر.[28]
9. سفارش ازدواج با کسانی که قبل از ازدواج روابط نامشروع نداشتهاند.[29]
10. اعلام عفتورزی به عنوان یکی از ویژگیهای بهشتیان.[30]
11. مبارزه با همجنسگرایی.[31]
12. تحریم ازدواج به طور کلی با برخی بانوان. (مثل محارم و ... )[32]
13. سفارش به اینکه فرزندان به هنگام ورود به خلوتگاه پدر و مادر، اجازه بگیرند.[33]
14. تجلیل از حماسه عفت و پاکدامنی.[34] - [35]
پیامبر اسلام(ص) رعایت حیا، عفتورزی، پوشش و غیرت[36] را شرط سالم سازی جامعه و عامل پیشگیری از منکرات و نقطه ایدهآل برای برقراری «امنیت اخلاقی» میداند.
پیامبر اعظم(ص) در جای جای سخنانش کارهای مخالف با این ارزشها ـ که مطابق با فطرت انسان است ـ را سرزنش میکند.
پیامبر(ص) مردانی که مثل بانوان نازک حرف بزنند و زنان مردنما را، مشمول لعنت خدا میداند.[37] پوشیدن لباس زنان توسط مردان و بالعکس را، مخالف روح عفت و حیا شمرده و میفرماید:
لعن الله الرجل یلبس لبسة المرأة و المرأة یلبس لبسة الرجل؛[38] خداوند، مردی که لباس زنان و زنی که لباس مردان را بپوشد، لعنت کند.
آن پیشوای اخلاق، «حیا و ایمان» را لازم و ملزوم یکدیگر معرفی مینماید و میفرماید:
الحیاء و الایمان مقرونان فی قرن واحد، فاذا سلب احدهما تبعه الاخر؛[39] شرم و ایمان، با یک رشته به هم پیوستهاند. لذا اگر یکی از دست برود، دومی نیز خواهد رفت.
انسان در صورتی که حیا نداشته باشد، هر کاری ممکن است از او سر بزند. پیامبر (ص) ضرب المثلی را از پیامبران نقل میکند که:
اذا لم تستح فاصنع ما شئت؛[40] اگر حیا نداری، هر کاری میخواهی انجام بده.
پیامبر به مؤمنان سفارش میفرمود که به هنگام غسل، مکانی را انتخاب کنند که بدن برهنه آنان دیده نشود.[41] و تأکید میکرد که مردم درباره روابط زناشویی دیگران سخن نگویند و پرسش نکنند.[42]
پیامبر(ص) وظیفه زنان درباره رعایت حیا و پاکدامنی و تأثیرگذاری بیحیایی زنان را هشدار داده و میفرماید:
الحیاء عشر اجزاء فتسعة فی النساء و واحد فی الرجال؛[43] حیا، ده قسمت است که نُه تای آن در زنان و یک جزئش در مردان است.
«حیا» در بُعد فردی و در خلوت نیز از نگاه تیزبین پیامبر دارای اهمیت ویژهای است. فردی که در خلوت و تنهایی، حیا را مراعات کند، بدون شک در جامعه نیز بهتر از دیگران خود را حفظ خواهد کرد. پیامبر اکرم(ص) با بیان اینکه دو فرشته همواره و به صورت شبانه روزی مراقب انسان هستند، به مؤمنان گوشزد میکند: به همان اندازه که از دو مرد صالح و پرهیزکار که در همسایگی آنان است حیا میکنند، از آن دو فرشته نیز حیا کنند.[44]
عفت ورزی نیز سهم زیادی در حفظ انسان از افتادن به پرتگاه فساد جنسی دارد. و تقویت این ویژگی، به سلامت افراد و در نتیجه به سلامت جامعه کمک میکند.
پیامبر اکرم با ستایش جوانی که به خاطر عفتورزی ازدواج میکند،[45] میفرماید:
ان احب الخلائق الی الله عزوجل شاب حدث السن فی صورة حسنة جعل شبابه و جماله لله و فی طاعته ذلک الذی یباهی به الرحمان ملائکته یقول: هذا عبدی حقّاً؛[46] جوانی که در اوج جوانی و زیبایی چهره، جوانی و زیبایی خود را صرف اطاعت خدا نموده (گرفتار انحرافات جنسی نشود)، محبوبترین خلایق نزد خداست. او کسی است که خداوند به او مباهات میکند و به ملائکه میفرماید: این، عبد حقیقی من است.
پیامبر همچنین کسی که به عشقهای کاذب جنسی توجه نکند و در برابر آن عفت به خرج داده و صبر کند را، مشمول غفران خدا و از بهشتیان معرفی مینماید.[47]
پیامبر(ص) خطرات بی توجهی به عفتورزی را بیان فرموده و زنان را از استعمال عطرهایی که تمایلات خفته مردان را بیدار مینماید، نهی کرده است.[48]
پیامبر غیور، شهوترانی را درکنار انحرافات اعتقادی و سیاسی عنوان کرده و جامعه را آن برحذر داشته است.[49]
شکی نیست که زن و مرد از نظر جسمی و روحی، تفاوت زیادی با یکدیگر دارند. میل به آرایش و خودنمایی در زن، و تحریک همسر از طریق نگاه، باعث حفظ و تحکیم کانون خانواده میگردد. اما در عرصه حضور اجتماعی و خارج از محدوده خانواده، این امیال باید کنترل شوند تا جامعه سالم بماند و امنیت اخلاقی ایجاد گردد.
سفارش به پوشش و پاکدامنی، حرمت نگاههای هوسآلود و همه محدودیتهای تعیین شده در اسلام «سلامت جامعه» را تضمین میکند.
امروز که برخی جوامع اسلامی با دوری از اندیشههای توحیدی در مناسبات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی اخلاقی، در برابر اندیشه پست دنیاگرایی و انسان محوری قرار گرفته است، بیم آن میرود که شیاطین جن و انس، به غارت عفاف و حیای دختران و پسران بپردازند.
خداوند حکیم در قرآن هشدار داده که هدف شیطان، گسترش فرهنگ برهنگی است و انسان فطرتاً مایل به پوشش است[50] آیه 27 سوره اعراف به مردم گوشزد میکند که مراقب وسوسههای شیطان باشند تا لباس و پوشش را از آنان نگیرد.
خداوند مهربان در آیات متعدد نسبت به اقدام شیاطین انس هشدار داده و فرموده است: شهوت پرستان میخواهند شما را به انحراف بزرگی بکشند.[51] و البته زورمداران و شهوترانان در طول تاریخ، حامی گسترش «فرهنگ برهنگی» و خواهان برچیده شدن حیا و عفت بودهاند. بعضی مفسران در ذیل آیه 49 سوره بقره ـ که ظلم فرعون را نسبت به بنیاسرائیل شرح میدهد ـ استحیای زنان را به معنای حیازدایی و زدودن شرم میدانند.[52]
حال، ضروری است دولتهای اسلامی مراقب عواملی باشند که در پوشش: آموزش جنسی، کنترل جمعیت، جلوگیری از ایدز[53] و... به دنبال حیازدایی و عادی سازی روابط زن و مرد هستند!
پیامبر اعظم در مبارزه با مفاسد اخلاقی گامهایی بلند برداشتند که به فهرست آن اشاره میشود:
1. توجه دادن مردم به آخرت و قیامت و بیان عذاب شهوترانان.[54]
2. سفارش به پوشش و عفت.
3. اصلاح نگرش جامعه به زن، تبیین شخصیت و احیای حقوق بانوان و پاسداری از کرامت آنان.
4. تحکیم پایههای خانواده.
5. تأکید بر نظارت عمومی و امر به معروف و نهی از منکر.
6. از بین بردن عوامل فساد با وضع قوانین مثل: تحریم شراب و قمار و ... .[55]
7. معرفی عوامل گسترش فساد.
8. اجرای حدود الهی.[56]