سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که نخست دست به ستم گشاید فردا پشت دست خاید . [نهج البلاغه]

نشریه فرهنگ کوثر

نویسنده: محمدآصف عطایی                                                  بازگشت به فهرست
 

او می‌آید تا به جای جامعة قبیله‌ای، امت واحده، و به جای فرهنگ عشیره‌ای، جهان‌بینی توحیدی و به جای رقابت‌های منفی و افتخارات موهوم نژادی و قومی، اخوت و برادری اسلامی را به وجود آورد. حضرت علی(ع) فرموده است:

«خداوند محمد را به حق مبعوث کرد تا بندگانش را از عبادت بندگان به عبادت خدا فرا خواند و از پیمان بندگان به پیمان خودش، از اطاعت فرمان بندگان به اطاعت فرمانش، و از ولایت بندگان به ولایت خودش دعوت کند. او بشارت دهنده و بیم دهنده بود و به اذن خداوند به سوی او دعوت می‌کرد».[1]

آخرین سفیر حق و پیام‌آور رحمت و هدایت با دریافت وحی و کلام الهی بر بلندای قله‌ حرا و صخره جبل النور با قامت رسا و استوار  می‌ایستد و با لحن خوش و صوت دلربا، جامعه بشری را به سوی پاکی ، نیکی و یکتاپرستی، دعوت می‌کند و از شرک و بت پرستی نهی کرده، می‌گوید: «ایها الناس قولوا لااله الا الله تفلحوا» و بدین سان انسان‌های خفته را بیدار ساخته، به آنان می‌فهماند:

که ای انسان خدا یکتا است.

به جز یکتاپرستی، هیچ راه رستگاری نیست.

به دیگر راه‌ها گر پا گذاری، غیر خواری نیست.

در این آیین جاویدان،

لب خود را فروبند از سپید و ز سیاهی‌ها.

تو را تا کی سخن ، از قصه رنگ است.

در این آیین سخن از رنگ‌ها  ننگ است.

به کیش راستین ما،

گرامی‌تر بود آن کس که در وی گوهر تقواست.

گر از شرق است ور از غرب است.

گر از روم است ور از زنگ است.


آخرین سفیر برگزیده الهی با استماع )قم فانذر ...([2] با دل سرشار از لطف حق و با یک دنیا آرامش و اطمینان، مبارزه عدالت‌خواهانه‌اش را در ادامه خط سیر رسولان پیشین ، علیه ظلم ، بی عدالتی ، جهل جنایت و بت پرستی، شدت می‌بخشد، آن هم در محیط آشفته مکه که اشرافیت حاکم بر آن با جوّ رعب و وحشت ، امنیت و آرامش را به کلی سلب کرده بود و احدی جرئت انتقاد و اعتراض را نداشت؛ محیطی که سخن از توحید و یکتاپرستی، جرم و گناه نابخشودنی به حساب می‌آمد و کیفرش زندان، شکنجه، تبعید و یا اعدام بود.

در چنین اوضاع و احوالی، پیامبر خدا با عده‌ای اندک از یاران فداکارانش، در میادین کوجک و بزرگ شهر به تبلیغ و ارشاد مردم می‌پردازند و فریاد می‌کشند: ای انسان‌ها! چرا در برابر مجسمه‌های بی‌جان که هیچ گونه سود و زیانی، به حال شما ندارد، این همه تعظیم می‌کنید؟ آیا هیج فکر کرده‌اید که موجودات بی‌چشم و گوشی که نه قدرت دارند و نه اختیار، چه نفعی به حال شما خواهند داشت که این گونه در برابر آنها سجده می‌کنید؟

این سنگ‌ها چیست که خود می‌تراشید و می‌پرستید و از آنها استمداد می‌طلبید؟ اعمال شما  توهین و تحقیر به مقام انسان و کوچک شمردن عقل و خرد است. مقام انسان ، بالاتر و والاتر از آن است که در برابر سنگ و چوب و یا در برابر ماه و خورشید، خضوع و خشوع کند و زانو زند و خود را خوار و حقیر گرداند.

انسان اشرف مخلوقات، خلیفه و جانشین خداوند در روی زمین است. موجودات دیگر، برای انسان خلق شده‌اند، مسخّر او هستند، راه پیشرفت و ترقی برایش تا بی‌نهایت باز است. آیا سزاوار است در برابر مجسمه‌های بی‌جان، سجده کنید:

مردم از صورت بی‌جان چه تمتع دارید

باری آن بت بپرستید که جانی دارد

آخر شما انسان هستید، همان گونه که آزاده و حرّ، خلق شده‌اید، بایستی در سایه این حریت و آزادی ، زندگی مستقل و شرافتمندانه‌ای داشته باشید. شما را خدایی است دانا و توانا که شایسته است در پیشگاه او سجده کرده، خیر و صلاح خود را از او بخواهید.

پیامبر رحمت و هدایت، در این مبارزه و پیکار حساس، جاوید و جهانی خویش، اصول تربیتی و مبارزاتی مکتبش را این گونه اعلام می‌دارد:

1. ای مردم! اولین اصلی که از شما می‌خواهم آن را بپذیرید، اصل توحید و یکتاپرستی است که شالوده و اساس تمام معارف الهی و انسانی را تشکیل می‌دهد: «قولوا لااله الا اله تفلحوا».

او با این جملة نغز و پر معنی، جامعه انسانی را از قید و بند انواع و اقسام پرستش‌ها، جز پرستش خالق هستی، آزاد می‌سازد و به یکتاپرستی دعوت می‌کند، زنجیر اسارت و بردگی، و اوهام و خرافات را از دست و پای انسان می‌گشاید و می‌گوید: بیایید آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده است، برایتان بخوانم:«اینکه چیزی را شریک خدا قرار ندهید».[3] پس بیایید:«خدا را بپرستید و چیزی را همتای او قرار ندهید»[4]

2. در سر لوحه برنامه‌های تربیتی و اخلاقی من در کنار اصل توحید و یکتاپرستی، احسان و نیکی به پدر و مادر قرار دارد: «و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید. هر گاه یکی از آن دو یا هر دوی آنها، نزد تو به سن پیری رسند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار، و بر آنها فریاد مزن و گفتار طیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو، و بال‌های تواضع خود را از محبت و لطف در برابر آنان فرود آر، و بگو: پروردگارا! همان گونه که آنها مرا در کوچکی تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده».[5]

3. در آیین جاوید و جهانی من، نه تنها فرزندکشی به خاطر جنسیت خاص یا ترس از فقر و تنگدستی، شنیع‌ترین عمل محسوب می‌شود و ممنوع است، [6] بلکه مطلق خونریزی و آدم‌کشی بدون جرم و گناه اکیداً نهی شده است. لذا اگر کسی، انسان را بدون جرم و گناه به قتل برساند، مثل این است که تمام انسان‌ها را نابود کرده باشد[7] و کیفر کسانی که به عمد دست به آدم‌کشی می‌زنند، عذاب الهی خواهد بود.[8]

4. ای مردم! من برای این مبعوث شده‌ام که فضایل اخلاقی را تکمیل کنم[9] و جامعه بشری را از اعمال زشت و ناپسند دور سازم واز هر پلیدی آشکار و پنهان بازدارم.[10]

5. در مکتب جاوید و جهانی من، همه انسان‌ها ، شرقی و غربی، سیاه و سفید، خوش قیافه و بد قیافه، از نظر خلقت و سرشت یکسان خلق شده و از یک پدر و مادر به وجود آمده‌اند. لذا هیج فردی بر افراد دیگر، هیچ قومی بر اقوام دیگر و هیچ نژادی ‌بر نژادهای دیگر، فضیلت و برتری ندارند، جز در سایه تقوا و پاکدامنی.[11]

6. آرزوی قلبی من، آزادی انسا‌ن‌ها از قید و بند اسارت در آداب و رسوم غلط جاهلیت و یا اسیر شده در چنگال انسان‌های دیگر و قدرت‌های استکباری است و در این راه از هیچ تلاش و کوشش دریغ نخواهم کرد[12] و شما نیز باید در راه نجات و رهایی خود و دیگران تلاش و فعالیت کنید و مسئولیت خویش را انجام دهید.[13]

7. اساس آیین من، عدالت و برابری است.[14] لذا تبعیض و بی‌عدالتی، جرمی است بزرگ، و اجرای عدالت و برابری علاوه بر اینکه یک وظیفه و تکلیف الهی و اصل دوست داشتنی است،  رونق جامعه بشری در حوزه‌ها و عرصه‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نیز در سایه آن تأمین خواهد شد. لذا نباید خصومت و دشمنی فردی و قومی، مانع از اجرای عدالت شود[15]و یا دوستی و رابطه نزدیک خویشاوندی در رعایت عدالت اخلال ایجاد کند.[16]

آری، آخرین پیامبر الهی، این گونه جاده هدایت، و سعادت و رستگاری را با چراغ روشن وحی، آشکار می‌سازد، اصول مبارزاتی، تربیتی و اجتماعی خویش را اعلام داشته، با قامت رسا و استوار، مبارزه بر حق و بی‌امان خویش را علیه جهل ، خرافات، جنایت، آدم‌کشی، تبعیض و بی‌عدالتی ادامه می‌دهد و از انسان‌های نیمه وحشی آن روز جامعه‌ا‌‌‌ی متمدن و انسانی را پی‌ریزی می‌کند و به وجود می‌آورد. حضرت علی(ع) فرمود:

«به نعمت‌های بزرگ الهی که بعثت پیامبر اسلام بر آنان فرو ریخت، بنگرید که چگونه اطاعت آنها را با دین خود پیوند داد و با دعوتش آنها را به وحدت رساند! چگونه نعمت‌های الهی بال‌های کرامت خود را بر آنان گستراند و جویبارهای آسایش و رفاه را برایشان روان ساخت و تمام برکات آیین حق، آنها را در بر گرفت! در میان نعمت‌ها غرق گشتند و در خرّمی زندگانی شادمان شدند، امور اجتماعی آنان در سایه قدرت و حکومت اسلام استوار شد و در پرتو عزتی پایدار، آرام گرفتند و به حکومتی پایدار رسیدند. آن گاه آنان حاکم و زمامدار جهان شدند و سلاطین روی زمین گردیدند و فرمانروای کسانی شدند که در گذشته حاکم بودند، قوانین الهی را بر کسانی اجرا می‌کردند که مجریان احکام بودند و در گذشته کسی قدرت درهم شکستن نیروی آنان را نداشت و هیچ کس خیال مبارزه با آنان را در سر نمی‌پرورانید». [17]

در شرایط کنونی هم بعد از گذشت چهارده قرن، اسلام به عنوان مکتب پویا و پیشتاز شناخته شده است و اصول و ارزش‌های الهی و انسانی آن، به عنوان اصول راهبردی و مترقی مطرح است و در صدد است که بعثت را با ظهور آخرین وصی خداوند در زمین که او نیز از نسل پاک محمد است، تکمیل کند. او کسی است که می‌خواهد اصول و ارزش‌های مکتب اسلام را جهانگیر سازد، عدالت و برادری را در کل جهان و در تمام زوایایی زندگی انسان اجرا کند، آرزو‌های برآورده نشدة همة پیامبران و انبیای الهی را محقق سازد و دین خدا را بر تمام ادیان و مذاهب انحرافی پیروز گرداند.[18]

به امید آن روز.

 

پی‌نوشت‌ها:

--------------------------------------------------------------------------------

[1] . فروع کافی، ج، ص 386، حدیث 586: «امّا بعد فان الله تبارک و تعالی بعث محمداً بالحقّ لیخرج عباده من عبادة عباده الی عبادته و من عهود عباده الی عهوده و  من طاعة عباده الی طاعته ...».

[2] .  مدثر/1: )یا أَیّهَا الْمُدّثِّرُ(.

[3] . انعام/151: ) قُلْ تَعالَوْا أَتْلُ ما حَرّمَ رَبّکُمْ عَلَیْکُمْ أَلاّ تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئًا (.

[4] . نساء/36: ) وَ اعْبُدُوا اللّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئًا (.

[5] .  اسراء / 22ـ23: )وَ قَضى‏ رَبّکَ أَلاّ تَعْبُدُوا إِلاّ إِیّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْسانًا إِمّا یَبْلُغَنّ عِنْدَکَ الْکِبَر....(.

[6] .  انعام / 151: ) وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ مِنْ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیّاهُمْ (.

[7] .  مائده /32: ) أَنّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی اْلأَرْضِ فَکَأَنّما قَتَلَ النّاسَ جَمیعًا(.

[8] .  نساء/93: )وَ مَنْ یَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزاؤُهُ جَهَنّمُ خالِدًا فیها وَ غَضِبَ اللّهُ عَلَیْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدّ لَهُ عَذابًا عَظیمًا(.

[9] . کنزالعمال. ج 11، ص 420، حدیث 31969: «بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»

[10] .  انعام/151: ) وَ لا تَقْرَبُوا الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ(.

[11] .حجرات/13: )یا أَیّهَا النّاسُ إِنّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوبًا وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللّهِ أَتْقاکُمْ إِنّ اللّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ(.

[12] . اعراف/157:)... وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ اْلأَغْلالَ الّتی کانَتْ عَلَیْهِمْ...(.

[13] . نساء 75: )وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی سَبیلِ اللّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ...(.

[14] .  شورای / 15: ) ... أُمِرْتُ ِلأَعْدِلَ بَیْنَکُمُ...(

[15] .  مائده/8 : )یا أَیّهَا الّذینَ آمَنُوا کُونُوا قَوّامینَ لِلّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ وَ لا یَجْرِمَنّکُمْ شَنَ‏آنُ قَوْمٍ عَلى‏ أَلاّ تَعْدِلُوا...(

[16] . نساء / 135: )یا أَیّهَا الّذینَ آمَنُوا کُونُوا قَوّامینَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلّهِ وَ لَوْ عَلى‏ أَنْفُسِکُمْ أَوِ الْوالِدَیْنِ وَ اْلأَقْرَبینَ...(.

[17] . نهج البلاغه، خطبه 192.

[18] .  توبه / 33: )الّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دینِ الْحَقّ‏ِ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ(.
                                                 بازگشت به فهرست




فرهنگ کوثر ::: شنبه 86/2/22::: ساعت 8:43 صبح

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 98


بازدید دیروز: 17


کل بازدید :75585
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
فرهنگ کوثر
نشریه فرهنگ کوثر، زیر نظر آستانه مقدسه حضرت معصومه (س) فعالیت مینماید. و ویژه سیره و اندیشه اهل بیت (ع) می باشد.
 
 
 
>>موسیقی وبلاگ<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<